معنی افسار، زمام، عنان، لجام، افسار کردن، کنترل ممانعت، لجام زدن، راندن، مانع شدن, معنی افسار، زمام، عنان، لجام، افسار کردن، کنترل ممانعت، لجام زدن، راندن، مانع شدن, معنی اtsاc، xkاk، ujاj، g[اk، اtsاc lcbj، ljتcg kkاjuت، g[اk xbj، cاjbj، kاju abj, معنی اصطلاح افسار، زمام، عنان، لجام، افسار کردن، کنترل ممانعت، لجام زدن، راندن، مانع شدن, معادل افسار، زمام، عنان، لجام، افسار کردن، کنترل ممانعت، لجام زدن، راندن، مانع شدن, افسار، زمام، عنان، لجام، افسار کردن، کنترل ممانعت، لجام زدن، راندن، مانع شدن چی میشه؟, افسار، زمام، عنان، لجام، افسار کردن، کنترل ممانعت، لجام زدن، راندن، مانع شدن یعنی چی؟, افسار، زمام، عنان، لجام، افسار کردن، کنترل ممانعت، لجام زدن، راندن، مانع شدن synonym, افسار، زمام، عنان، لجام، افسار کردن، کنترل ممانعت، لجام زدن، راندن، مانع شدن definition,